سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهانه
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

می گفت با غرور
 این چشمها که ریخته در چشم های تو
 گردنگاه را
این چشمها که سوخته در این شکیب تلخ
 رنج سیاه را
 این چشمها که روزنه آفتاب را
بگشوده در برابر شام سیاه تو
 خون ثواب را
 کرده روانه در رگ روح تباه تو
 این چشمها که رنگ نهاده به قعر رنگ
این چشمها که شور نشانده به ژرف شوق
 این چشمها که نغمه نهاده بنای چنگ
 از برگ های سبز که در آبها دوند
از قطره های آب که از صخره ها چکند
از بوسه ها که در ته لب ها فرو روند
از رنگ
از سرود
 از بود از نبود
 از هر چه بود و هست
از هر چه هست و نیست
 زیباترند ، نیست ؟
 من در جواب او
بستم به پای خسته ی لب ، دست خنده را
 برداشتم نگاه ز چشم پر آتشش
 گفتم
دریغ و درد
 کو داوری که شعله زند بر طلسم سرد
 کوبم به روی بی بی چشم سیاه تو
 تک خال شعر مرا
گویم ‚ کدام یک ؟
 این چشمهای تو
 این شعرهای من

 


[ شنبه 91/4/10 ] [ 12:24 صبح ] [ فاطمه ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه وقتی دلت خواست ازغصّه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 13
کل بازدیدها: 363347
گروه مترجمین ایران زمین
Susa Web Tools
SusaWebTools