خدايا !
مرا از آناني قرار نده که :
بر سر سفره ي ناداني با لقمه ي جهل ، نان ِ جهالت مي خورند و نعره ي مستانه " هر که دندان دهد نان دهد " سر مي دهند
بلکه مرا از آناني قراربده :
تا جوهر قلمم در قلب کوير بي فرهنگي ، آب و آبيار ِ ريش و ريشه هاي خشک و تشنه ي معرفت شود
تا به جاي آنکه با چنگ و" دندان " ، " نان " به نرخ روز بخورم
با آهنگي دلنواز ترانه ي علم و دانش و معرفت را اين گونه در گوششان زمزمه کنم که :
" من علمني حرفاً فقد صيرني عبداً "